دلیل بی انگیزگی ادامه تحصیلات دانشگاهی چیست؟
دلیل بی انگیزگی ادامه تحصیلات دانشگاهی چیست؟
دلیل بی انگیزگی ادامه تحصیلات دانشگاهی چیست؟ سال ها خانواده ها فرزندانشان را برای ورود به دانشگاه تشویق و البته تحت فشار قرار می دادند. تب تندی که بیش تر از آنکه موفقیت و اهداف در آن دخیل باشد، چشم و هم چشمی تعیین کننده مسیر زندگی جوانان بود.
از طرفی دانشگاه ها هم ظرفیت ورودی را بی توجه به تغییرات محیط، نیاز جامعه و جریان بازار کار افزایش دادند. در نتیجه بعد از گذشت چند سال چه اتفاقی افتاد؟ صندلی های دانشگاه به دنبال دانشجو!
چالش بی انگیزگی دانشجویان مهم ترین و شایع ترین درد این روزهای دانشگاه هاست. می توان مشاهده کرد که مدارک تحصیلی بالاتر، لزوما منجر به موفقیت و احساس رضایت از زندگی نمی شود. آنچه که امروز به عنوان بی انگیزگی دانشجویان کشور می توان نام برد در کلاس های آموزشی دانشگاه ها، انجمن های علمی دانشگاه ها و حتی در فضای مجازی کاملا مشهود است.
بدیهی است دلیل کاهش تقاضا برای تحصیلات آکادمی به یک مورد خلاصه نمی شود. دلایل می توانند در دو عامل کلی بیرونی (شرایط دانشگاه و بازار کار) و یا درونی (مربوط به خود دانشجو) دسته بندی شوند که هر دو عامل بی انگیزگی را برای ادامه مسیر ایجاد می کنند.
دلایل بی انگیزه شدن جوانان برای تحصیلات آکادمی
-
دنیای رو به افول مدرک گرایی
در دنیای امروز آنچه اهمیت دارد مهارت است و نه مدرک. دانشگاه چیزی راجع به کار و حرفه و بازار نخواهد آموخت. در واقع بسیاری از دانشجویان درس ها را تنها به صورت تئوری می آموزند و وقتی فارغ التحصیل می شوند از آمادگی لازم برای ورود به عرصه کار برخوردار نیستند. به لیل پدیده مدرک گرایی بیکاری زا است که عدم اطمینان به نتیجه و مقصد و کاهش انگیزه برای ورود و ادامه این مسیر ایجاد می شود. اگر سری به اگهی استخدام در پلتفرم های کاریابی بیندازیم می بینیم که برای داشتن شغل چه به صورت کارمندی در یک شرکت و چه به صورت خوداشتغالی، نیازی به مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکتری وجود ندارد.
-
تمرکز بر توانایی ها
نسل جویای کار امروز به اطلاعات و دانش روز دنیا دسترسی دارد و از کودکی و نوجوانی با تکنولوزی آشناست و رویکرد عمل گرایانه تری برای اجرایی کردن آن دارد. به همین دلیل نسبت به ماهیت تحصیلات آکادمی بی انگیزه است. نه مسیر و نه نقطه هدف هیچ جذابیتی برایش ایجاد نمی کند. مسیری که با وجود ارزش هایی که صرف آن می کند، مثل زمان و عمر، انرژی، پول، ارزش دلخواه را دریافت نمی کند.
-
نمره ها مهم نیستند
آیا معیار کارفرما برای جذب نیرو نمره هایی است که دانشجو حین تحصیل کسب کرده است؟ آیا کارفرمایی سراغ دارید که از کارجو کارنامه بخواهد تا نمره هایش را در طول تحصیلات دانشگاهی چک کند؟ و این دلیل خوبی برای بی انگیزه شدن دانشجو جهت مطالعه درس هایی است که هیچ ارزشی را به او اضافه نخواهد کرد.
-
کارفرما آموزش را وظیفه خود نمی داند
با توجه به اهمیت مهارت و تجربه در موفقیت شغلی، اکثر کارفرماها ترجیح می دهند سراغ افرادی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند نروند، بلکه کسانی را گزینش کنند که مهارتی را به صورت تجربی آموخته باشند. آیا این دلیل محکمی برای انگیزه جوانان جهت شرکت در دوره های کاربردی کوتاه مدت و کم هزینه تر نسبت به شرکت در دانشگاه نیست؟
-
نداشتن نگرش به تحصیلات عالی به عنوان ابزار مالی
با توجه به تجربیات، نسل جدید به تفکرات و بینش مالی جدیدی دست یافته اند. نسل جدید شاهد کاهش درآمد والدین تحصیل کرده و عموما کارمند خود، در دوران رکود اقتصادی بوده اند. به همین دلیل رویکرد واقع بینانه تری در پیش گرفته اند و با توجه به مهارت محور بودن شغل های پر درآمد، نسبت به تحصیلات بلند مدت آکادمیک بی انگیزه و به شرکت در دوره های کوتاه مدت مهارتی ترغیب شده اند.
-
بی حوصلگی یا عدم تمرکز
گاهی دلیل بی انگیزگی در دانشجو درونی است. یا مشکلات جسمی و روحی و یا خستگی زودرس بعد از مطالعه.
برای پر کردن این شکاف انگیزشی در جوانان چه باید کرد؟
-
پیدا کردن هدف
هدف و انگیزه ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. یکی از مهم ترین دلایل بی انگیزگی نبود نقطه هدف و باری به هر جهت رفتار کردن است. سوالی که بارها از دانشجویانم در مورد هدف از تحصیل پرسیده ام و جوابی که به دفعات دریافت کرده ام حکایت از بی هدفی دارد. تنها هدف ملموس و القا شده به آنان ادامه تحصیل تا مقطع دکتری است!
تعیین هدف انگیزه درونی فرد را برانگیخته و او را برای کسب مهارت متعهد میکند.
-
رفع بی حوصلگی ناشی از مشکلات جسمی و روحی
این مشکل را با مشاوره پزشکی یا روانشناسی تا حد زیادی می توان برطرف کرد.
-
خرد کردن برنامه ها
گاهی دلیل بی انگیزگی، خستگی زودرس یا عدم تمرکز است. زمانی که هدف دور و مسیر سخت است. برای رفع این عامل بهتر است کارها را خرد و به دفعات با فاصله انجام داد. چون کارهای کوچک فرآیند دستیابی ساده و بازههای زمانی کوتاهتری دارند؛ بالا نگه داشتن انگیزه و اشتیاق هم راحتتر میشود. گاهی با یک گردش دو ساعته و گاهی با یک برنامه تفریحی دو سه روزه نیز می توان قوای از دست رفته را به دست آورد.
-
پذیرش حقیقت
راه موفقیت فقط از دانشگاه نمی گذرد! متاسفانه دانشگاهها نه تنها خلاقیت، سواد و مهارت را نمیآموزند بلکه در بسیاری موارد خلاقیت دانشجویان را هم کاهش میدهند. در مورد اعتماد به نفس، عزت نفس و سایر مهارت های پایه هم همین وضعیت حاکم است. در شرایطی که نسل جدید آگاهانه با رویکرد واقع بینانه به آینده شغلی خود نگاه می کند و دنبال کسب مهارت برای بالا بردن کیفیت زندگی خود است، ضروری است که فرهنگ متعصبانه تحصیلات دانشگاهی را به عنوان یک معیار ارزش برای سنجش افراد کنار بگذاریم.
برنامه های اجرایی در دانشگاه مطلوب افراد این عصر و زمانه نیست که با انگیزه و اشتیاق در آن شرکت کنند. پس واقع بینانه فرهنگ شایسته سالاری را در اندیشه خود بپرورانیم و آن را گسترش دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید