برای تاثیرگذاری، آنچه از زبان بدن باید بدانیم

برای تاثیرگذاری، آنچه از زبان بدن باید بدانیم: چقدر در مورد شخصیت شناسی از روی چهره و قضاوت در مورد افراد از حالت بینی، گره های پیشانی، حالت نشستن و ایستادن و … شنیدید و به نتایجی هم در مورد احساسات فرد رسیدید و برچسب عصبی بودن، مهربان بودن، مضطرب بودن، درونگرا بودن و … زدید؟

شاید عجیب باشد اگر بدانید اولین زبانی که باید یاد بگیریم زبانی نیست که با آن صحبت می کنیم، بلکه زبان بدن است. زبانی که بدون کلامی حجم بالایی از پیام ها به سرعت بالا انتقال داده می شود.

زبان بدن چیست؟

 اصطلاح زبان بدن یا تن گفت شامل تمام روش‌های غیرکلامی ارتباطات از جمله حالات صورت، حالت بدن و سایر علایم حرکتی است. در این نوع رفتار، فرد بدون صحبت کردن قادر به انتقال پیام و برقراری ارتباط با دیگران است.

برای اینکه بدانیم زبان بدن اکتسابی است یا خیر همین الان به اینکه در چه حالتی هستید توجه کنید. اگر همین الان قادر به تغییر حالت بدن و چهره خود هستید، پس زبان بدن کاملا تحت کنترل شماست و می توانید با تغییر دادن آن زندگیتان را تغییر دهید.

همانطور که زبان بدن از احساسات منشا می گیرد، روانشناسان ثابت کرده اند عکس این موضوع نیز صادق است. یعنی با تغییر بدن می توانید احساسات و عواطف خود را نیز تغییر دهید.

در کتاب آیین دوست یابی اثر دیل کارنگی آمده است که فرانکلن بتگر از کارکنان حرفه ای بیمه در امریکا، قبل از اینکه به دفتر شخصی وارد شود، لحظه ای مکث می کند. و با خاطره ای خوش تبسمی واقعی بر لب می آورد و در این حالت وارد اتاق کار می شود. و از این طریق نوع احساسات خود و طریقه ارتباط با دیگران را مدیریت می کند.

ضرورت توجه به زبان بدن

برای درک اهمیت زبان بدن در ارتباط موثر، بار دیگر تعریف ارتباط موثر را مرور می کنیم؛ «ارتباط موثر ارتباطی است که در آن مخاطب با حداکثر دقت پیام را دریافت می کند». پس با توجه به سرعت انتقال پیام و آگاهی از اهمیت زبان بدن در ارتباطات، آن را بیش تر یاد بگیریم و آگاهانه به کار ببریم.

اولین عامل برای تصمیم نحوه شروع ارتباط با یک فرد، حالت ایستادن و چهره اوست. بر این اساس شما تحلیل می کنید که آیا فرد عصبانی، خوشحال یا مضطرب است و چگونه با او می توان وارد ارتباط شد یا اصلا نشد. از طرف دیگر شما هم می دانید در یک جلسه مهم کاری، مهمانی، عروسی و یا جمع خانوادگی و دوستان چه پوشش و چه زبان بدن مناسبی داشته باشید. با دانستن زبان بدن و نوع تاثیر آن، کنترل بیش تری روی پیامی که از این طریق ارسال می کنید دارید. واژه ها و کلمات عمدتا برای انتقال اطلاعات هستند در حالی که زبان بدن برای ارایه نگرش های شخصی است که در برخی موارد نیز از آن به عنوان جانشین پیام های شفاهی استفاده می شود.

این جمله به طور شفاف اهمیت آن را بیان می کند؛

«آنچه نمی گویی آنقدر بلند فریاد می زند که صدای تو را نمی شنوم!».

نکته قابل توجه، ماژولار بودن زبان بدن است. به این معنی که زبان بدن به ده ها زیر مجموعه تقسیم می شود و با توجه به هدف و حیطه کاری، عنوان های مختلف می توان به آن داد. مثل زبان بدن برای پیشرفت شغلی، مذاکره کاری، فروش، تدریس، ارتباط با همسر و … که در این مقاله به زبان بدن در ارتباطات عمومی پرداخته می شود. پس حتما برای آموزش آن از قبل هدف گذاری کنید. در مقالات آینده حتما تخصصی تر به این موضوع پرداخته خواهد شد.

با توجه به کلی بودن بحث، ترجیح این است که تکنیک ها به صورت تخصصی در مقالات به صورت جداگانه ارایه شود. در اینجا به سه قانون کلی و بسیار مهم در ارتباط با زبان بدن پرداخته می شود.

قوانین سه گانه زبان بدن

قانون اول: مجموع حرکات را با هم در نظر بگیرید

همانطور که درک مفاهیم و واژه ها در جمله و در کنار سایر کلمات مشخص می شود، در ارتباط و تحلیل طرف مقابل نیز همه چیز باید با هم در نظر گرفته شود، سایر حرکات بدن، حالت چهره، کلام و … .

مثلا کلمه سیر هم می تواند متضاد گرسنه باشد و هم سیر سبزیجات و معنای درست آن در جمله قابل تشخیص است. پس دلیل مالیدن چشم ممکن است به دلیل خواب آلودگی و یا بی حوصلگی نباشد، بلکه یک حساسیت فصلی موجب آن شده باشد.

قانون دوم: در جستجوی هم خوانی باشید

کلمات اطلاعات را انتقال می دهند و حرکات نگرش را. تحقیقات نشان می دهند تاثیرات غیر کلامی تقریبا پنج برابر کلام است. تناقض ارتباط را مختل می کند، زمانی که بعد از یک مشاجره هر دو طرف ادعا می کنند که بحث بیهوده ای بوده است و دیگر تعارضی نیست، در حالی که با مشت های گره کرده نگاهشان را از هم می دزدند و از هم دور می شوند، آیا شما حل تعارض را باور می کنید؟ فردی که لبخند می زند ولی چشمانش غمگین است چه حسی را به شما منتقل می کند؟ همه این ها نمونه هایی از عدم تطابق هستند که تضاد را انتقال می دهند.

قانون سوم: حرکات را در چارچوبی که رخ می دهند بخوانید

حرکات باید در چارچوبی که رخ می دهند تعبیر شوند. شاید دلیل عرق ریختن و پاک کردن مداوم آن با دستمال نه به معنی خجالت یا معذب بودن، بلکه به دلیل گرمای محیط باشد.

نکته قابل توجه این است که معمولا با خواندن یک کتاب یا شرکت در یک دوره آموزشی، به جای تمرین و به کار بردن آن، شروع به تحلیل و قضاوت دیگران می کنیم. بعد از خواندن یک کتاب در مورد زبان بدن هر کسی که دست به سینه نشسته فکر می کنیم که حالت تدافعی دارد. با شرکت در یک دوره سخنرانی شروع به تحلیل و قضاوت سخنران ها می کنیم و حتی لب به انتقاد باز می کنیم. نکته این است که اگر قرار است با مطالعه و آموزش دنیای بهتری بسازیم اول از خودمان شروع کنیم.